Saturday, January 2, 2010

رهبرو دستورالعمل برنامه پنجم و


رهبرو دستورالعمل برنامه پنجم و

هرکسی می تواند برای خود اسوه ای و الگویی انتخاب کند . بعضی ها هنرپیشه ای و خواننده ای و ورزشکاری و نویسنده ای را برمی گزینند . بعضی ها مصدق مرحوم را بعد ازده ها سال از مزارش بیرون می کشند و سرپایش می کنند و او را رهبرخود می خوانند . برخی نیز خاتمی را و خمینی را و خامنه ای را . می توان به همه این گزینش ها احترام گذارد . امروز عصری نیست که مردم را بخاطر گرایششان به کسی و چیزی توبیخ کرد . اما دراین میان ، آموزه های دینی ، ما را به گزینش اصلح ترغیب می کنند . اگر شما به هزاردلیل ، فردی را با گرایشات نیک و پسندیده ، به دوستی خود برگزیده اید ، من دراین میان خامنه ای را برگزیده ام . کسی را که به زعم من پاک است . هوشمند است . شجاع است . مدیرو مدبر است . رهبراست . زندگی اش را می توان برپشت یک وانت جا داد . همه فرزندانش را از ورود به کارهای اقتصادی که عمده آلودگی ها از آن است ، پرهیز داده . و نیز باورم براین است که هرکجا مسئولین به اشارات او عمل کرده اند ، جامعه از آن منتفع شده . وهرکجا به راه خود رفته اند ، جامعه آسیبش را دیده . او معصوم نیست . خودش هم این ادعا را ندارد . اما قبول دارم که او گاه دربین انبوه دوستداران و برجستگانی که خودرا سرباز و فدایی او می دانند ، تنهاست . یکی از غلیظ ترین نمونه های تنهایی خامنه ای را درسربازی غلیظ آقای ضرغامی ببینید . یکی از سوزهای مداوم خامنه ای ، مبارزه با فقرو فساد و تبعیض بوده است . ضرغامی می توانست با علم کردن همین یک پرچم ، کشور را و جامعه مسئولین را به زیباترین وجه ممکن به نشاط آورد . اما ضرغامی ترجیح داد این فرمان رهبرش خاک بخورد و درعوض ، آسیبی به هیمنه مسئولین و روحانیان وارد نشود . فقرو فساد و تبعیض را چه کسانی سامان می دهند ؟ مگر نه جماعتی از مسئولین و روحانیان ؟ پس چرا یک چنین سوزی بی مشتری ماند ؟ دراین سالها ، از این نمونه ها و از این سربازی ها بسیار پرورانیده ایم . منتها متاسفانه اغلب ما آوار همه نابسامانی ها و کارنابلدی ها و آشفتگی های کشور را برسررهبرخراب می کنیم و همه عقب ماندگی های دولت ها را به او ربط می دهیم . آقای رفسنجانی درهشت سال حکومتش به گونه ای ما را برزمین زد و آقای خاتمی و دوم خردادی ها به گونه ای دیگر و آقای احمدی نژاد نیز به شیوه خاص خود . من هرگز منکر خدمات خاص هریک از اینان نیستم . اما یک سر ریسمان بسیاری از نابسامانی ها فعلی را می توان دردولت این بزرگواران جستجو کرد . همین حالا شما هرکدامشان را مخاطب این پرسش قرار دهید که مقصرکیست ، قطعا خود را مبرا رقم می زنند . این اخلاق خطاناپذیری ، امری ست که درجامعه مسئولین ما نهادینه شده . و به صورت یک حق مسلم تغییر چهره داده . خامنه ای اما دراین میان ، و درهدایت کشور از هزارتوی حادثه ها سرافراز است . شما بجای او یکی دیگر را معرفی کن که قابلیت این همه صبوری و درستی و پاکی و نیالودگی را داشته باشد . عمده رنجی که برخی از او می برند دراین است که چرا او همسان سایرین نیست . او معصوم نیست . خطاهم دارد . خودش نیز به این مهم معترف است . اما شما را بخدا کدامیک از آنانی که ما می شناسیم ، چه درداخل و چه درخارج ، درهدایت جامعه به گرد پای او می رسند ؟ می دانم که با این الفاظ ، کام عده ای را علیه خود می آشوبم . عده ای که از قلم نویسنده جز انتقاد به زمین و زمان انتظار ندارند . و لابد دوست دارند هرآنچه را که خود تاب گفتنش را ندارند این حقیر بگوید . بهر روی ، فصل مشترکی اگر هست ، فصل انفکاکی نیز هست . اگر شما دوستدار خاتمی هستید ، من درعین احترام به خاتمی و سپاس از خدمات او و نگرش او ، دوستدار خامنه ای هستم . وقتی من به گرایش شما احترام می گذارم شما نیز اینگونه باشید . بله ، خامنه ای ، مولا و مقتدای من است . و من این همه آزادگی و حریت و عدم وابستگی را چه درنوشته هایم و چه درکلامم ، از او آموخته ام . قلم و کلامی که امروز بسیاری را آزرده و مثلا فردی مثل ضرغامی پس از ده ماه تماس و پیگیری مداوم رسما اعلام می کند که حاضر به ملاقات ده دقیقه ای با حقیر نیست . من از سی سال پیش در تلویزیون کارکرده ام . اما امروز دریک بایکوت همه جانبه چه از طرف ارشاد و چه تلویزیون به سرمی برم . من این مهم را پذیرفته ام که اگر انتقاد می کنی باید هزینه اش را بپردازی . نمی شود به کارکرد نامبارک برخی از روحانیان و مسئولان بپردازی و همه تو را تحویل نیز بگیرند . من به هیچ یک از دستجات سیاسی و حکومتی ، وابستگی ، چه تشکیلاتی و چه غیرتشکیلاتی ندارم . اما به خامنه ای چرا . به او دلبستگی دارم . اگر این عیب من است ، شما این یک عیب را درمن تحمل کنید . خامنه ای را دوست دارم به این دلیل که او به سرافرازی ایران عزیز ایمان دارد . و دراین مومن بودن صادق است . شعار نمی دهد . باور می کنید او دوستدار و طرفدار فردوسی و شاهنامه است ؟ و اول کسی است که پس از انقلاب به تجلیل از فردوسی دستور داده ؟ باور می کنید او از من و شما بیشتر رمان و داستان ایرانی و خارجی خوانده ؟ و باور می کنید سند چشم انداز بیست ساله نظام از فرمان هایی ست که او با همه توان و آبرویش به میان آورده و ناجوانمردانه از طرف برخی از مسئولین به خاک زده شده ؟ همین صداو سیما می توانست یک برنامه روز شمار معکوس طراحی کند و اهداف سرافرازی ایران اسلامی ما را نعل بالنعل از بند های سند چشم انداز دنبال کند و شجاعانه به جانبداری از مسئولین مربوطه مطالبه کند . اما اگر شما از چند و چون وسرانجام این بندهای باشکوه و فرمان صادر شده خبردارید ، من و جهانیان نیز خبرداریم . دیروز دستورالعمل جدید خامنه ای برای برنامه پنجم کشور صادر شد و بار دیگر این مرد الهی آبروی خود را پیش پای مردم و تاریخ ایران زمین فرش کرد تا مگر مسئولین درسالهای آتی ، بند به بند آن را مورد مداقه قرار دهند و به آن عمل کنند . من با کلمه کلمه این دستورالعمل آمیختگی روحی و ایمانی دارم . باورم براین است که با عمل کردن به آن ، و خروج از خاصه پروری های مورد اشاره خامنه ای ، و برآوردن فرصت ها و استعداد های غبارگرفته ، می توان کشور را از این بحران فراگیر به درآورد . داستان خامنه ای ، زبانم لال حکایت حسین بن علی (ع) است که ما درتعزیت او آنچنان سنگ تمام می گذاریم که کروبیان عرش نشین درمقبولیت تعزیت خود به تردید می افتند ، اما به سرکارخود که می رویم ، به روان پیشین و روال همیشگی خود باز می گردیم : ناسزا و دروغ و تبعیض و مال مردم خوردن و فریب و رشوه و تظاهر و خلاصه کارهایی که ما را به این روز نشانده و هیچ ربطی به حسین و اندیشه های فاخر او ندارد . مسئولین ماهم درجوار و پیش روی خامنه ای ، و درجلسات رسمی خود ، یک آقا آقایی می کنند بیا و ببین . اما به خلوت خود که باز می روند ، از تن اندیشه و مرام و فرمان خامنه ای پوست می کنند . من از دستورالعمل اخیر مولایم خامنه ای آنچه دیدم و شنیدم جز غرور و سرافرازی و به روزی برای ایران و ایرانی هیچ نیست . و اگر خدای متعال رحمت آورد و مسئولین ذیربط ما به خود آیند و این فرمان را به نظم و عمل درآورند ، زود باشد که ضعف ها و جاماندگی های گذشته را جبران کنیم و به جایگاه بایسته و شایسته ومالوف خود برفراز رویم . ان شاالله
+ نوشته شده در سه شنبه یکم بهمن 1387ساعت 18:56 توسط

No comments:

Post a Comment